میراث‌مان را بگیرید؛ باد ما را خواهد برد

هنرمندان، معماران و احیاگران، تخریب بافت تاریخی شیراز را هویت زدایی از مردم دانسته و گفتند که چون ارائه خدمات اجتماعی به بافت های قدیمی را قطع می کنند، مردم میخواهند بناها زودتر تخریب شود.

خبرگزاری مهر_ گروه جامعه؛ بافت تاریخی شیراز اگرچه از دهه ۷۰ دچار خسران و نابودی شد اما همچنان در قالب طرح‌های مختلف کوچک و کوچک‌تر می‌شود. این بافت ۳۶۰ هکتاری در دهه ۹۰ به شدت آسیب پذیر شد خانه‌های تاریخی و حتی ثبت ملی شده، شبانه تخریب می‌شدند و به جای آنها خانه‌های جدید ساخته یا کلاً صاف می‌شد.

تعدادی از خانه‌های بافت تاریخی شیراز که از دوره زندیه تا پهلوی قدمت دارند، یا مالک مشخصی ندارند یا چندین و چند ورثه دارند.

به همین دلیل تخریب آنها از نظر مدیرانی که خانه‌های قدیمی را فرسوده می‌دانند، راحت است. اگر خانه‌ای تخریب شد و مالک داشت، آن مالک به دنبال حق و حقوق خود می‌رود اگر نداشت که مالکیت آن در اختیار ارگان‌های دولتی قرار می‌گیرد. به همین دلیل این بافت ۳۶۰ هکتاری مدام در حال تغییر و تحول است.

اما نکته مهم و قابل تأمل این تخریب‌ها، آن است که تملک و تخریب به نام توسعه حرم شاهچراغ انجام می‌شود. عده‌ای از افراد پشت سر شاهچراغ ایستاده و به بهانه توسعه حرم، خانه‌های فرسوده را تملک کرده، تخریب و صاف می‌کنند. این درحالی است که متولیان شاهچراغ بارها به صورت صریح اعلام کرده‌اند که چنین قصدی ندارند.

آنها می‌دانند که تملک خانه‌های بدون مالک یا تخریب بدون رضایت مالک جزو زمین‌های غصبی است که نباید وارد صحن عمومی یک مکان مذهبی شود.

در مدت اخیر که اطلاع رسانی‌ها درباره تخریب‌ها، تغییرها و تملک‌های ابنیه تاریخی در بافت، جریان‌هایی را به راه انداخت و به صورت موقتی طرح‌های نادرست را متوقف کرد، گروههای مختلف فرهنگی، هنری و دوست داران میراث پای کار آمده و واکنش نشان دادند.

در این میان تعدادی از فعالان هنری، معماران و احیاگران شیرازی نیز در نشستی به بررسی اتفاقات این بافت پرداختند و نظرشان را درباره چرایی حفظ این بافت اعلام کردند همچنین یک از پرسش‌ها این بود که چرا صدای بزرگان شیراز برای حفظ بافت قدیمی شهر بلند نیست.

این موضوعات در نشستی با حضور محسن کمالی، وهاب زنگنه، شقایق خدابخش، مهناز خالصی، از معماران، منشی، جهانبکام از احیاگران خانه‌های تاریخی، ترسلی، مهرداد پرتو آذر و سمیه روشن از هنرمندان مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.

در این نشست محسن کمالی، معمار گفت: اولین مسئله‌ای که با آن مواجه هستیم این است که در بخشی از بافت، هر بار اتفاقاتی می‌افتد. نمی‌شود هر بار با آن بجنگیم. باید به یک راه حل اساسی برای حفظ آن برسیم که همان ثبت ملی است. چون در آن صورت خیلی از قوانین مسکن و شهرسازی می‌تواند از بافت جدا شود این قوانین کلی هستند. کسانی که درباره بافت نوساز تصمیم می‌گیرند اطلاعاتی درباره بافت تاریخی ندارند و نمی‌دانند که چطور باید با آن مواجه شوند.

در سال ۹۴ طرح شناسایی و مطالعه بافت تاریخی انجام شد باید دید این طرح الان کجاست؟ چرا اجرایی نمی‌شود.

میراث فرهنگی برای مدیران یک مسئله است به این دلیل که دستشان را برای انجام حرکت‌های سریع می‌بندد. بنابراین مدیران از میراث فرهنگی فراری هستند. اگر قرار است بنا یا بافتی ثبت شود، با هزاران معضل برخورد می‌کنند.

من فکر می‌کنم بافت تاریخی یزد هم برای ثبت ملی، همین مشکلات را گذرانده است نمی دانم به این شدت بوده یا نه. ولی می دانم که مدیران استان به یک تجمیع رسیده‌اند که آن بافت حفظ شود.

معتقدم که باید حضور افراد در بافت مستمر باشد تا تخریب خانه‌ها برای افراد هزینه داشته باشد.

در ادامه این نشست، حمیدرضا جهانبکام، احیاگر بناهای تاریخی در بافت تاریخی شیراز نیز بیان کرد: ما جلوی سیستمی ایستاده‌ایم که همه مهره چینی‌ها را برای تخریب انجام داده است. تشکل‌هایی هم داریم که دست نشانده همان‌ها هستند. وقتی ما از هویت و حفظ آن حرف می زنیم آنها از منافعشان دم می‌زنند.

مدیران می‌دانند که اگر بافت یا بنایی را ثبت کنند، تنزل مقام خواهند داشت. در یزد و اصفهان خانه‌ها را به حال خود راه نمی‌کنند اما خانه‌های بافت تاریخی شیراز به حال خود رهاست و بلاصاحب است. من اینجا خانه‌ای به قیمت ۲۵ میلیون تومان می خرم که در ۷ میلیون تومان آن ۶۲ نفر سهم دارند. با هم دعوا می‌کنند و به خاطر چند متر حاضر نیستند پای معامله بیایند. ولی اصفهانی‌ها و یزدی‌ها این طور فکر نمی‌کنند.

در بافت شیراز خانه‌ها را بدون اینکه تملک کنند، تخریب می‌کنند اگر کسی آمد باید برود پیگیری کند شاید پولش را بگیرد وگرنه کسی سراغ خانه نمی‌رود.

معمولاً اول خدمات اجتماعی را از بافت می‌گیرند. بعد محیط را برای معتادان امن می‌کنند. خانه‌ها به حال خودشان رها می‌شود تیرهای چوبی با یک آتش فرو می‌ریزد و در نهایت خانه‌ها تخریب می‌شود. آنهایی که از تخریب این بناها منفعت دارند پست می‌گیرند.

متأسفانه مدیران مدام در حال تغییر هستند تا فردی می‌رود دو تا جا را می بیند و بینش پیدا می‌کند دیگری می‌آید. کسی که هیچ شناختی درباره بافت‌های تاریخی ندارد.

من فکر می‌کنم کسانی که دست به تخریب بافت می‌زنند اصلاً شیرازی نیستند و هیچ عرقی به شهرشان ندارند.

زمانی که ما می‌خواهیم در بافت کاری کنیم آنقدر برای ما مزاحمت ایجاد می‌کنند که پشیمان می‌شویم. با این حال می‌گوئیم شهرمان است و نباید به صرف اینکه قدیمی است تخریب کرد.

مرتضی ترسلی هنرمند هم از جمله شرکت کنندگان در این نشست بود که گفت: وقتی در خیابان‌های کشورهای خارجی قدم می زنید گذشته را می‌بینید اما در ایران غبطه می‌خوریم که چرا خانه‌های قدیمی جای خود را به خانه‌های جدید می‌دهد و چرا هیچ ساختمانی با ساختمان دیگر مناسبتی ندارد. در شیراز تنها جایی که می‌تواند پیشینه شهر را نشان دهد، همین بافت تاریخی است.

واقعیت این است که خانه‌ها را تخریب کرده و آنقدر تخصص نداشتند که به جای آن حداقل از معماری قدیمی استفاده کنند بلکه از معماری بهره بردند که هیچ سنخیتی با شهرمان ندارد.

در یزد و اصفهان حافظان بناهای تاریخی تنها نیستند اما مردم در بافت تاریخی شیراز تنها هستند. ما کسی را نداریم که از بافت مان دفاع کند ولی آنها مسئولانی دارند که حافظ بافت شأن هستند.

سمیه روشن از هنرمندان و گالری داران شهر شیراز هم بیان کرد: من همیشه به این فکر می‌کنم که بعد از تخریب خانه‌ها مردم کجا می‌روند. مردم قرار است از اینجا کنده شوند و به کجا بروند؟ اگر این بافت برای مردم نوسازی می‌شود که ما عملاً داریم فرهنگ و اقتصاد آنها را از بین می بریم اگر برای توسعه صحن است که همین الان هم فضاهای خالی زیادی داریم اما اگر این اتفاقات برای ایجاد امنیت انجام می‌شود که همه می‌دانیم با تخریب، فساد برطرف نمی‌شود. شاید باید به راه حل دیگری فکر کنیم و احیا را جایگزین تخریب کرد.

خیلی‌ها به من می‌گفتند که در بافت تاریخی گالری داشته باش اما این بافت مسئله‌های زیادی دارد. شاید الان گالری من که در عفیف آباد است راه دسترسی بهتری داشته باشد اما اگر در بافت بود، آن انتظاری که باید داشته باشم را نداشتم.

هنرمندان از جامعه در سالهای اخیر فاصله گرفته‌اند و حریمی به دور خود کشیده‌اند و تنها به خلق هنر می‌پردازند و مسائل اطرافشان را کنار می‌زنند.

مهرداد پرتو آذر هنرمند پیشکسوت و احیاگر بناهای تاریخی هم گفت: باید همه چیز بافت تثبیت شود وقتی یک بخشی از آن را از بین می‌برید دیگر همه چیز آن ناقص می‌شود. بافت تاریخی شیراز کارشناسی نشده و با جزئیات بیرون نیامده که چقدر ارزشمند است. ما به راحتی شکل زندگی را تغییر می‌دهیم.

وهاب زنگنه، معمار نیز اشاره کرد: شاهچراغ جایی بود که مردم به راحتی به آن دسترسی داشتند حتی عروس و دامادها حتماً جلوی شاهچراغ عرض ادب می‌کردند و خیلی‌ها می‌آمدند تا این آئین‌ها را ببینند اما الان شاهچراغ را از ما گرفته‌اند و راه دسترسی آسانی به آن نداریم. این یک نمونه است.

بخش عمده‌ای از مخالفان تخریب‌ها و توسعه‌ها، مذهبیون هستند که می‌گویند چرا به اسم دین، کار دیگری می‌کنید.

اجازه ندهید نشانه‌ها و ریشه‌های ما از بین برود چون در آن صورت باد ما را با خودش می‌برد.

مردم از اینکه بافت تاریخی از بین برود خوشحال می‌شوند چون برای آنها تعلق خاطر ایجاد نکرده‌ایم. این هم به دلیل عدم آگاهی هست که نسبت به گذشته شأن دارند. انقدر مردم دچار تأمین معیشت شده‌اند که به این چیزها فکر نمی‌کنند. اما اگر بداند که احیای یک بنا یا بافت چه منفعتی برایش دارد دیگر خودش حافظ آن بافت می‌شود.

هنرمندان در تمام جریان‌ها بوده‌اند اما متأسفانه در اقلیت قرار دارند چون بیشتر مردم پشت سرشان نیستند. یکی دو بار جلو می‌روند اما بعد تبدیل می‌شوند به یک هنرمند همیشه مخالف.

مهناز خالصی معمار در این نشست گفت: به نظرم از بین رفتن بافت تنها می‌تواند توسط افرادی اتفاق بیفتد که هیچ حس تعلق خاطری ندارند. یکی از نقاط تاریک ذهن ما این است که چرا جایی که پدران ما درس خوانده‌اند را امروز نمی‌توانیم ببینیم. تبدیل یک بافت تاریخی به تک بنا در واقع هویت زدایی است.

شقایق امیدبخش، معمار هم تصریح کرد: اگر می‌خواهیم نسلی داشته باشیم که ریشه و هویت دارد باید هر طور شده بافت تاریخی را حفظ کنیم و ساکنان هم باید به آن تعلق خاطر داشته باشند. تنها راه آن هم این است که بافت را ثبت ملی کنیم.

ما با دو مقوله طرف هستیم یکی اینکه باید جلوی تخریب را بگیریم و راهکاری برای احیا و بازسازی داشته باشیم. احیا هم تک دانه‌ای نمی‌شود بلکه باید کل بافت احیا و زنده شود.

بدون شرح

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *