سفارت مکزیک در ایران از طریق دیپلماسی فرهنگی خود به دنبال توسعه درک و توجه به عناصری است که دو کشور را به هم نزدیک میکند.
به گزارش خبرنگار مهر، دیگو روییز گایول معاون سفارت مکزیک در ایران در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد به مناسبت برپایی نمایشگاهی از آثار عکاسی و نقاشیهای فریداکالو و دیگو ریو را (مشهورترین زوج هنری مکزیک) در کاخ نیاوران نوشت: مکزیک و ایران را جغرافیا، تاریخ، زبان، مذهب و گاهی ژئوپلیتیک از هم جدا کردهاند. اما آنها را میراث تمدنها، توسعه هنری و فرهنگی فراوان، مناظر وسیع و متنوع، و جوامع گرم و مهمان نوازشان متحد کرده است.
سفارت مکزیک در ایران از طریق دیپلماسی فرهنگی خود، تحت رهبری سفیر گیئرمو پوئنته اوردوریکا، به دنبال توسعه درک و توجه به عناصری است که ما را به هم نزدیک میکند.
هدف اصلی این است که مکزیک را در بعد مناسب خود نشان دهیم، عمق و غنای تولید هنری و هویت فرهنگی مکزیک را به نمایش بگذاریم، و به دنبال بیان کلیشهها نباشیم.
برنامه فرهنگی مکزیک در ایران نیز به دنبال گرد هم آوردن نمادها و خالقان اثر ایرانی و مکزیکی است. معمولاً از ماه مارس، حوالی نوروز آغاز میشود و با روز مردگان پایان مییابد. این برنامه به نحوی چرخه اجدادی آتش را که در تمدنهای باستانی هر دو ملت وجود دارد دنبال میکند.
در یکم فروردین، با فرا رسیدن بهار، سال نو ایرانی آغاز میشود و با آن نیز، جرقهای که آتش زندگی را شعله ور میکند. در طول سال، سفارت نمایشگاههای هنری، کارگاههای نویسندگی، نمایش فیلم، دورههای زبان اسپانیایی و فعالیتهای مرتبط با سنتهای مهم مکزیکی را ترویج میدهد. این شعله تا روز مردگان که اجدادمان را یاد میکنیم و آخرین نفس زندگی را جشن میگیریم روشن است.
در طول سال ۲۰۲۳ (یا سال ۱۴۰۲)، یکی از فعالیتهای اصلی این برنامه، به دلیل ارزش زیبایی شناختی و تاریخی آن، برپایی نمایشگاه عکس و تصویر فریدا کالو و دیگو ریو را بود که در مجموعه تاریخی و فرهنگی نیاوران، یکی از مناسبترین مکانهای فرهنگی ایران، ارائه شد. این نمایشگاه که بیش از ۵۰۰۰ نفر از آن بازدید کردند، شامل عکسهایی از مجموعه خانه و استودیو موزه دیگو ریو را و فریدا کالو و همچنین مجموعهای از ۷۵ نقاشی از هنرمندان ایرانی بود که از زندگی و آثار فریدا الهام گرفته بودند.
علیرغم دوری و چالشهای زبان و هویت فرهنگی متفاوت، ارتباط بین شخصیتهای مکزیکی نمایشگاه و مردم ایران به شکلی ارگانیک پدیدار شد. بنابراین، تقریباً خود به خود، فریدا و دیگو آنجا بودند و به بازدیدکنندگان نیاوران نگاه میکردند. آنها بار نام خود، تاریخ ما، نبوغ و تراژدی خود را به دوش میکشیدند.
سنگینی هویت ما را به دوش میکشیدند. آنها به ما یادآوری کردند که آنها فراتر از محدودیتهای زمان و مکان وجود دارند و ما نیز میتوانیم آرزوی دستیابی به درجهای از تعالی را در مسیر زندگیهای درهم و گاه به ظاهر بیاهمیت خود داشته باشیم.
دیگو و فریدا به ما یادآوری کردند که مکزیکی بودن سفری است از تضاد دائمی و تناوب بین بداقبالی و تعالی، بین زیبایی ظاهری، عشق و از دست دادن.
بدون شرح